وان بلاگینگ افتتاح شد، ارتفا فرهنگ وبلاگ نویسی

با کمی تامل حتما میفهمیدیم که جای مطالب آموزشی در یک وبلاگ شخصی زیاد جالب و قابل تحمل نیست، برای همین سعی کردم یک وبلاگ رو تاسیس کنم اما دو دل میشدم و نمیتونستم وبلاگم رو ترک کنم برای همین گفتم برم روی بلاگ اما نشد و دلم نیومد که بلاگ اسکای رو ترک کنم برای همین یک وبلاگ آموزشی درست کردم تا مطالب آموزشی را در آن جا قرار دهم برای همین بخه فکر یک وبلاگ آموزشی در بلاگ افتادم و دست به قلم شدم، ابتدا یک نام مناسب رو بایست انتخاب میکردم، به شخصه عدد 1 رو دوست دارم  برای همین اول از همه قرار دادم 1Pro.blog.ir اما با تامل فهمیدم بهتر است که نامی با کلمه بلاگ رو انتخاب کنم که به وبلاگ نویسی بخورد  برای همین ادرس 1Bloging.Blog.ir رو انتخاب کردم و فعالیت رو درش شروع کردم، سعی نکردم خیلی روی قالبو زیبایی وقت بزارم و  یکی از قالب های آماده بیان رو گذاشتم ( قالب های اماده بیان واقعا بی نظیر هستند) و نوشتم سه پست اول فقط برای معرفی بود اما از پست چهارم به بعد دیگه مطالب آموزشی رو قرار دادم که تازه آولین مطلب آموزشی رو قرار دادم که میتونید در وبلاگ مشاهده کنید اما هدفم از این وبلاگ یک چیز دیگه بوده، نه برای سئو و نه برای محبوبیت بلکه برای یک جمع خودمونی و مفید این وبلاگ رو زدم، امیدوارم که از وبلاگ استقبال بشه تا منم بتونم فعالیتم رو بیشتر کنم، البته مطالب در راس ساعت و روز های خاص ارسال میشه که در اینجا توضیح دادم، اما خب میتونم با قرار دادن مطالبی با کیفیت جبران کنم، امیدوارم که از وبلاگ خوشتون اومده باشه و در راستای حمایت از وان بلاگینگ از طریق لینک کردن یا معرفی به دوستانتان کمک بکنید، شک نکنید که در قبال این کمک ما هم کم نمیگزاریم و در فکر صفحه به نام حامیان هستیم. 

انتقاد کوچک و اشاره ای بر تفاوت وبلاگ نویسی و وبمستری

سلام، رودین به نشانی Rodin.ir وبسایت یا بهتر است بگوییم وبلاگ محمد حسین عباداللهی عزیز نوشته ای رو در بیست و شش مرداد نوشت که من را کمی غرق در خود کرد، با اینکه حوصله خواندن کامل ان را نداشتم و ندارم فقط قسمت تولید تقویم محتوا را خواندم، از این بحث خوشم امد اما نه از اینکه برای یک وبلاگ نویس تقویم محتوا باشد زیرا محتوای یک وبلاگ نویس در ذهن  پرت آن هست، هر وقت کمی ان را جمع کند شاید بتواند ان را بنویسد، تاز ه ان هم شاید زیرا بعضی اوقات مغر و زبان یاری نمیدهند تا انگشتان به حرکت بیافتند و بر عکس اما در میان این همه واقعا این تقویم محتوا بسیار جالب هست،اما نه برای یک وبلاگ نویس زیرا لذت وبلاگ نویسی به نبودن محدودیت هست و تفاوت عظیم ان هم با وبمستری این است که وبلاگ نویس دنبال لینک بلدینگ، سئو و ... نیست و ان ها را اگر وقت بیارد انجام میدهد و تمام تلاشش بر روی محتوای عظیم و محبوب هستند.

چالشی برای طراحان گرافیک، من هستم یک طراح کوچک

سلام، آریا عزیز یک ایده برای سرگرمی وبلاگ نویس ها رو قرار داد که خواست تا در آن طراحان گرافیک شرکت کنند و درودل هاشون رو بگن، من هم به عنوان خودم و همون نام مستعار قدیمی طراح کوچک دوست داشتم، شاید بهترین چیزی که از این چالش میتونم بدست بیارم راه های قدیم هست، چیزی ک نبودیم اما با تلاش شدیم، چقدر رایگان ها که کار کردیم و پوشه های مختلف که داشتیم، بنر های خوب و تاپیک های نمونه کاری که پر پاسخ ترین تاپیک انجمن بلاگرز شد، همه اینها به کنار اما دنیای کوچک ما باعث مغرور شدن شد و کار های رایگان رفت، دل ها شکسته شد، تاپیک ها اپدیت نشد و بلاگرز به خاموشی رفت و باز هم پول و مال و ...

داستانی بین شیخ، بز و فقیر

یک طنز پرداز ترکیه ای بنام عزیز نسین داستانی را نوشته که امروزِ بین مردم خیلی رواج پیدا کرده... این داستان حکم از راحتی نسان ها دارد، دوست دارم این داستان را برایتان بگویم، روزی مردی فقیر به پیش شیخ میرود و به او میگوید: ای شیخ! زندگی خیلی سخت است، با فرزند و همسرم در یک اتاق کوچیک زندگی میکنیم و جا برایمان تنگ است، یک بز هم دارم که در حایط آن را رها میکنم ،چه کنیم ؟ شیخ پاسخ داد: آن بز را هم به داخل اتاق بیاور،مرد رفت و بز را به درون اتاق برد، چندی بعد نزد شیخ و گفت: ای شیخ! زندگی خیلی سخت شدهه، ما خودمان اضافی بودیم و بز را هم که به داخل اوردیم دیگر جا برای زندگی کردن نیست، چه کار کنیم ؟ شیخ گفت: بز را به بیرون ببر، مرد کار را کرد و بعد مدتی به پیش شیخ اومد گفت که واقعا زندگی خیلی راحت شدهه و جا برای زندگی زیاد است... (ادامه مطلب)  

وبلاگ نویسی اجتماعی، وبلاگستان برگشت ؟

سلام خدمت همه عزیزان، دوستان چند وقت پیش بود که در وبلاگ های بروز شده در حال چرخ زدن بودم، که به یک نوع وبلاگ برخوردم که بسیار برام جذاب بود، مطالب رو خوندم و نظرمو ثبت کردم، نگاهم به لینک دوستان افتاد که به سایت های چون عمو سبیلو، خاله توت فرنگی، بانو شادی و ... خوردم که برام خیلی جالب و روش کلیک کردم، جالب تر از همه این بود که خیلی هم این وبلاگا بروز و کلاسیک بودند، نمیدونم چطور براتون توصیف کن، منظورم از کلاسیک اینه که مثل بقیه وبلاگا نبودن که از این قالب های عاشقانه و مشکی استفاده کنند، این وبلاگ ها اومدن و وبلاگنویسی روی آوردن اما نه مثل ما !؟ شاید منظور رو جویا باشید... (ادامه مطلب)